1 . یک سر بیرون رفتن
[فعل]

to pop out

/pɑp aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: popped out] [گذشته: popped out] [گذشته کامل: popped out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یک سر بیرون رفتن (برای مدت کوتاهی) بیرون رفتن

informal
  • 1.Dan just popped out to get some hamburger meat from the butcher.
    1. "دن" یک سر بیرون رفته تا کمی گوشت همبرگر از قصابی بخرد.
  • 2.Would you mind the phone lines? I'm going to pop out for a bit of fresh air.
    2. حواست به خطوط تلفن هست؟ من برای کمی هوای تازه می‌روم بیرون.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان