1 . جمعیت
[اسم]

population

/ˌpɑpjəˈleɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جمعیت

معادل ها در دیکشنری فارسی: جمعیت
مترادف و متضاد inhabitants people residents
  • 1.After the recent floods, the population of Honduras was reduced by 10,000.
    1. بعد از سیل‌های اخیر، جمعیت هندوراس تا 10000 نفر کاهش پیدا کرد.
  • 2.China has the largest population of any country.
    2. چین بیشترین جمعیت را در بین کشورها دارد.
  • 3.The population of the world has increased in every decade.
    3. جمعیت دنیا هر دهه بیشتر شده‌است.
  • 4.What's the population of Brazil?
    4. جمعیت برزیل چقدر است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان