خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پس از مرگ
[قید]
posthumously
/ˈpɑːstʃəməsli/
غیرقابل مقایسه
1
پس از مرگ
1.Her final book was published posthumously.
1. کتاب آخر او پس از مرگ به چاپ رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
posthumous
postgraduate
posterity
posterior
poster paints
posting
postman
postman’s knock
postmark
postmodern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان