خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احتمالاً
[قید]
presumably
/prəˈzuməbli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
احتمالاً
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احتمالاً
یحتمل
لابد
1.he is presumably dead.
1. او احتمالاً مرده است.
2.The old wreck was presumably located to the southwest of Florida.
2. کشتی شکسته قدیمی احتمالاً در جنوب غربی فلوریدا قرار داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
presto
prestigious
prestige
pressurized
pressurize
presume
presumption
presumption of innocence
presumptuous
presuppose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان