خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اساسا
[قید]
principally
/ˈprɪnsəpli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اساسا
بیشتر، در اصل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصولاً
عمدتا
مترادف و متضاد
chiefly
mainly
1.No new power stations have been built, principally because of the cost.
1. هیچ نیروگاه جدیدی ساخته نشده است، اساسا به خاطر هزینهاش.
2.The book is aimed principally at beginners.
2. کتاب بیشتر مبتدیان را هدف قرار داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
principal
princess
prince of darkness
prince albert
prince
prink
print
printer
printer's ink
printing
کلمات نزدیک
principality
principal
princess
princely
prince charming
principle
principled
principles
principlism
principlist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان