خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترفیع
2 . ترویج
3 . صعود (از لیگ دسته پایینتر به بالاتر)
[اسم]
promotion
/prəˈmoʊʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ترفیع
تبلیغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتقا
ترفیع
1.Her job is mainly concerned with sales and promotion.
1. شغل او بیشتر مربوط به فروش و تبلیغ است.
promotion to something
ترفیع به چیزی
Her promotion to Sales Manager took everyone by surprise.
ترفیع او به مدیر فروش (شدن) همه را متعجب کرد.
to get a/the promotion
ترفیع گرفتن
Finally, I got the promotion.
بالاخره ترفیع گرفتم.
2
ترویج
تشویق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تبلیغ
تبلیغات
ترویج
مترادف و متضاد
encouragement
promotion of something
ترویج چیزی
the promotion of a healthy lifestyle
ترویج یک سبک زندگی سالم
3
صعود (از لیگ دسته پایینتر به بالاتر)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صعود
تصاویر
کلمات نزدیک
promoter
promote
promontory
promissory note
promising start
promotional
prompt
prompt reply
prompter
prompting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان