خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشرانش
[اسم]
propulsion
/prəˈpʌlʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشرانش
1.The propulsion lifted the rocket into the sky.
1. پیشرانش موشک را به سمت آسمان پرتاب کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
props
propriety
proprietorial
proprietor
proprietary medicine
prorate
pros and cons
prosaic
proscenium
proscribe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان