خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برآمدگی
[اسم]
protuberance
/pɹətˈuːbɚɹəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برآمدگی
برجستگی، بیرونزدگی، بادکردگی، تورم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برآمدگی
برجستگی
زایده
تصاویر
کلمات نزدیک
protrusion
protruded
protrude
protractor
protracted
protuberant
protégé
proud
proudly
provable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان