Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خمیر
2 . گوشت (میوه)
3 . مجله یا کتاب مبتذل یا بیکیفیت
4 . خمیر کردن
[اسم]
pulp
/pˈʌlp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خمیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خمیر
2
گوشت (میوه)
3
مجله یا کتاب مبتذل یا بیکیفیت
[فعل]
to pulp
/pˈʌlp/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
4
خمیر کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خمیر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pulmonology
pulmonologist
pulmonic plague
pulmonic
pulmonata
pulp cavity
pulp fiction
pulp magazine
pulpiness
pulpit
کلمات نزدیک
pulmonary
pullover
pullman
pulling guard
pulley
pulp fiction
pulpit
pulsar
pulsate
pulsating
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان