1 . آسیاب کردن 2 . شکست دادن
[فعل]

to pulverize

/ˈpʌlvəraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: pulverized] [گذشته: pulverized] [گذشته کامل: pulverized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آسیاب کردن پودر کردن، ساییدن

formal
مترادف و متضاد crush
  • 1.The seeds can be used whole or pulverized.
    1. این دانه‌ها هم می‌توانند یا درسته یا آسیاب‌شده استفاده شوند.

2 شکست دادن

informal
مترادف و متضاد defeat
  • 1.Stewart completely pulverized his rival.
    1. "استوارت" کاملاً رقیبش را شکست داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان