خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شنای سوئدی
[اسم]
push-up
/ˈpʊʃ ʌp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شنای سوئدی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شنا
1.He does 20 push-ups every morning before breakfast.
1. او هر صبح قبل از صبحانه بیست شنای سوئدی میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
push-start
push technology
push off
push back
push around
pushbike
pushbutton
pushchair
pusher
pushover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان