Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . علامت سوال
[اسم]
question mark
/ˈkwes.tʃənˌmɑrk/
قابل شمارش
1
علامت سوال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
علامت سوال
علامت استفهام
1.There's a question mark before every choice in life.
1. در مقابل هر تصمیم در زندگی یک علامت سوال است.
تصاویر
کلمات نزدیک
question
quest
query language
query
querulous
question master
question tag
questionable
questioner
questioning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان