خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تربچه
[اسم]
radish
/ˈrædɪʃ/
قابل شمارش
1
تربچه
ترب وحشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترب
1.a bunch of radishes
1. یک دسته تربچه
تصاویر
کلمات نزدیک
radiotherapy
radioscopy
radiology
radiologist
radiography
radium
radius
radon
raf
rafael
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان