[اسم]

radiotherapy

/ˌreɪdioʊˈθerəpi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرتودرمانی (پزشکی) رادیوتراپی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرتودرمانی رادیوتراپی
  • 1.a course of radiotherapy
    1. یک دوره پرتودرمانی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان