خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمونه تصادفی
[اسم]
random sample
/ˈrændəm ˈsæmpəl/
قابل شمارش
1
نمونه تصادفی
نمونه اتفاقی
1.You should provide a random sample.
1. باید یک نمونهی تصادفی فراهم کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
random number
random check
random access memory
random
randolph
randomize
randomly
randy
range
ranger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان