Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تکاور
2 . جنگلبان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Ranger
/ˈreɪndʒər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تکاور
2
جنگلبان
(ranger)
1.Peter wanted to be a ranger because he liked spending time outside.
1. "پیتر" دوست داشت یک جنگلبان شود چون او وقت گذراندن در بیرون را دوست داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
range
randy
randomly
randomize
random sample
rangy
rank
ranking
rankle
ransack
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان