خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دره تنگ و عمیق
[اسم]
ravine
/rəˈviːn/
قابل شمارش
1
دره تنگ و عمیق
آبکنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دره
1.The track continued along the bottom of the ravine.
1. مسیر تا انتهای دره تنگ و عمیق ادامه داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
ravenous
raven
rave review
rave
ravages
raving
ravings
ravioli
ravishing
ravishingly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان