خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باتری شارژی
[اسم]
rechargeable battery
/ɹɪtʃˈɑːɹdʒəbəl bˈæɾɚɹi/
قابل شمارش
1
باتری شارژی
باتری قابل شارژ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باتری شارژی
باتری قابل شارژ
تصاویر
کلمات نزدیک
rechargeable
recharge the e-ticket
recharge
recessive gene
recession
recipe
recipient
reciprocal
reciprocally
reciprocate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان