خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جبران کردن
[فعل]
to reciprocate
/rɪˈsɪprəˌkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: reciprocated]
[گذشته: reciprocated]
[گذشته کامل: reciprocated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جبران کردن
تلافی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلافی کردن
مترادف و متضاد
give in return
requite
respond
return
1.the favor was reciprocated.
1. آن لطف جبران شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
reciprocally
reciprocal
recipient
recipe
rechargeable battery
reciprocity
recital
recitation
recite
recite the holy quran
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان