Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازگو کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to recite
/rəˈsaɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: recited]
[گذشته: recited]
[گذشته کامل: recited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بازگو کردن
از بر خواندن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نقل کردن
1.She proudly recited the Pledge of Allegiance.
1. او با افتخار تعهد تبعیت را از بر خواند.
2.The opposition party recited a long list of the government's failings.
2. حزب اپوزیسیون لیستی طولانی از شکست های دولت بازگو کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
recitation
recital
reciprocity
reciprocate
reciprocally
recite the holy quran
reckless
recklessly
recklessness
reckon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان