Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معامله به مثل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
reciprocity
/ˌrɛsɪˈprɑsɪti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معامله به مثل
عمل متقابل
1.Dan was giving a lot of attention to Kelly, but he felt no reciprocity in their relationship.
1. دن خیلی به "کِلی" توجه میکرد، اما هیچ عمل متقابلی در رابطهشان حس نمیکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reciprocate
reciprocally
reciprocal
recipient
recipe
recital
recitation
recite
recite the holy quran
reckless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان