Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تنزل (رتبه و غیره) دادن
2 . از لیگ دسته بالاتر به پایینتر سقوط کردن (تیم ورزشی)
[فعل]
to relegate
/ˈrelɪɡeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: relegated]
[گذشته: relegated]
[گذشته کامل: relegated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تنزل (رتبه و غیره) دادن
مترادف و متضاد
downgrade
promote
1.She was then relegated to the role of assistant.
1. او سپس به پست دستیاری تنزل رتبه یافت.
2
از لیگ دسته بالاتر به پایینتر سقوط کردن (تیم ورزشی)
مترادف و متضاد
promote
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
releasing factor
releasing
release aid
release
relearn
relegating
relegation
relent
relentless
relentlessly
کلمات نزدیک
released
release the handbrake.
release
relay race
relay
relegation
relent
relentless
relentlessly
relentlessness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان