[اسم]

relay

/ˈriːleɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دو امدادی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دو امدادی امدادی
مترادف و متضاد relay race
the 4 × 100m relay
دو ۴ در ۱۰۰ متر امدادی
توضیح درباره واژه relay
واژه relay به معنای «دو امدادی» به مسابقه‌ای گفته می‌شود که اعضای تیم هر کدام بخشی از مسیر مسابقه را می‌دوند.

2 رله (نوعی کلید الکتریکی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: رله
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان