Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آبانبار
2 . اندوخته
[اسم]
reservoir
/ˈrɛzəˌvwɑr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبانبار
آبگیر، مخزن سد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبانبار
آبگیر
خزینه
مخزن
مترادف و متضاد
lake
pond
pool
the town reservoir
آبانبار شهر
2
اندوخته
مخزن، ذخیره
مترادف و متضاد
source
supply
a reservoir of gold
اندوخته طلا
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
reservist
reserves
reservedly
reserved
reserve officers training corps
reservoir tank
reset
reset button
resettle
resettled
کلمات نزدیک
reservist
reserves
reserved word
reserved
reserve
reset
resettle
resettlement
reshape
reshuffle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان