خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باز گردانی
[اسم]
restitution
/ˌrɛstɪˈtuʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باز گردانی
اعاده، ارتجاع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استرداد
اعاده
مترادف و متضاد
restoration
return
seizure
1.the restitution of land to its owner
1. باز گردانی زمین به صاحبش
تصاویر
کلمات نزدیک
restful
rested
restaurateur
restaurant car
restaurant
restive
restless
restlessly
restlessness
restock
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان