خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طنین انداز
[صفت]
reverberating
/rɪˈvɜrbəˌreɪtɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more reverberating]
[حالت عالی: most reverberating]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طنین انداز
بازتاب شونده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زنگدار
طنینانداز
مترادف و متضاد
reechoing
resounding
1.Her reverberating voice went around the hall.
1. صدای طنین انداز او در سالن پخش شد.
2.The reverberating sound of the explosion
2. صدای بازتاب شونده آن انفجار
توضیحاتی در رابطه با صفت reverberating
این صفت، صدایی بلند را توصیف می کند که اکو داشته باشد. یعنی برای مدتی معین تکرار شود و اثر آن باقی بماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reverberate
revenue
revengefully
revengeful
revenge
reverberation
revere
reverence
reverend
reverent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان