خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلافاصله
[اسم]
right away
/raɪt əˈweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بلافاصله
فورا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بلافاصله
بیدرنگ
بیمعطلی
بدون معطلی
فورا
فیالفور
1.You need to be there right away.
1. باید بلافاصله آنجا باشید.
تصاویر
کلمات نزدیک
right angle
right
rigging
rig veda
rig up
right field
right honorable
right now
right of abode
right of way
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان