خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناصادق
2 . بازیگوش
[صفت]
roguish
/ˈroʊgɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more roguish]
[حالت عالی: most roguish]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناصادق
فریبکار، نابکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موذی
1.In all these novels, there's a roguish stranger.
1. در همه رمانهایش، یک غریبه نابکار وجود دارد.
2
بازیگوش
شیطنتآمیز
مترادف و متضاد
mischievous
playful
1.He gave her a roguish smile.
1. او لبخندی شیطنتآمیز به او زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rogue state
rogue elephant
rogue
rogers
roger!
roil
rojas
roland
role
role model
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان