خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوره زمانی (پیش از یک رویداد مهم)
2 . دورخیز
[اسم]
run-up
/ɹˈʌnˈʌp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوره زمانی (پیش از یک رویداد مهم)
2
دورخیز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دورخیز
تصاویر
کلمات نزدیک
run-through
run-out
run-of-the-mill
run-in
run-down
runabout
runaway
rundown
rung
runner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان