خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زنگزده
2 . ازیادرفته
[صفت]
rusty
/ˈrʌs.ti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rustier]
[حالت عالی: rustiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زنگزده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زنگزده
a rusty car/nail
اتومبیل/میخ زنگزده
2
ازیادرفته
فاقد تمرین و آمادگی، فراموششده
1.My French is a bit rusty.
1. زبان فرانسویام کمی ازیادرفتهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
rustproof
rustling
rustler
rustle up
rustle
rut
rutabaga
ruth
ruthless
ruthlessly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان