خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوسیس
[اسم]
sausage
/ˈsɔː.sɪdʒ/
قابل شمارش
1
سوسیس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوسیس
مترادف و متضاد
banger
snag
1.grilled sausages
1. سوسیس کبابی
تصاویر
کلمات نزدیک
saurian
saunter
sauna
sauerkraut
saudi arabian
sausage roll
sauté
savage
savage rape
savagely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان