خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تفت دادن
[فعل]
to sauté
/soʊˈteɪ/
فعل گذرا
[گذشته: sautéed]
[گذشته: sautéed]
[گذشته کامل: sautéed]
صرف فعل
1
تفت دادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تفت دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
sausage roll
sausage
saurian
saunter
sauna
savage
savage rape
savagely
savagery
savanna
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان