خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خود را نجات دادن
[جمله]
save one's neck
/seɪv wʌnz nɛk/
1
خود را نجات دادن
به داد کسی رسیدن
مترادف و متضاد
save one's skin
1.The worker tried to save his own neck without thinking others.
1. کارگر سعی کرد خود را نجات دهد بدون اینکه به دیگران فکر کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
save one's breath
save on
save money
save face
save energy
save somebody from doing something
save someone's life
save space
save time
save up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان