خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضدخش
[صفت]
scratchproof
/skɹˈætʃpɹuːf/
قابل مقایسه
1
ضدخش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ضدخش
تصاویر
کلمات نزدیک
scratched
scratch one's back
scratch
scrapyard
scraps
scrawl
scrawny
scream
scree
screech
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان