خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بندر
[اسم]
seaport
/sˈiːpoːɹt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بندر
شهر ساحلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بندر
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
seaplane
seance
seanad eireann
seanad
sean o'casey
seaquake
sear
search
search and destroy mission
search and rescue
کلمات نزدیک
seaplane
sean
seamless
seamanship
seaman
seaquake
sear
search
search and replace
search and rescue dog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان