خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لرزه ای
[صفت]
seismic
/ˈsaɪzmɪk/
غیرقابل مقایسه
1
لرزه ای
زلزله ای، [وابسته به زمین لرزه]
مترادف و متضاد
earthshaking
1.seismic activity
1. فعالیت زلزله ای
2.seismic data
2. داده های لرزه ای
3.The study of seismic waves
3. مطالعه موج های لرزه ای
تصاویر
کلمات نزدیک
segregationist
segregation
segregated
segregate
segment
seismic shock
seismograph
seismography
seismology
seize
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان