Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بخش
2 . قاچ
3 . قطعه دایره (هندسه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
segment
/ˈseɡmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخش
قسمت، تکه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بخش
1.I divided the sheet of paper into three segments.
1. من برگه کاغذ را به سه بخش تقسیم کردم.
2
قاچ
an orange segment
یک قاچ پرتقال
3
قطعه دایره (هندسه)
پاره (خط)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
seesaw
seer
seep
seem
seek
segregate
seism
seismic
seize
seize with teeth
کلمات نزدیک
seething
seethe with anger
seethe
seesaw
seer fish
segregate
segregated
segregation
segregationist
seismic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان