خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دفاع از خود
[اسم]
self-defense
/ˌself dɪˈfens/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دفاع از خود
دفاع شخصی
1.I only hit him on self-defense.
1. من فقط او را برای دفاع از خود زدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
self-critical
self-control
self-contained
self-consciousness
self-conscious
self-deprecating
self-destruct
self-destructive
self-determination
self-discipline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان