خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیدگاه
2 . احساس
[اسم]
sentiment
/ˈsɛntəmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیدگاه
نظر، عقیده
مترادف و متضاد
point of view
view
1.Tess told everyone at the table her sentiments about eating meat.
1. "تس" سر میز غذا به همه نظرش را درباره خوردن گوشت گفت.
2
احساس
عاطفه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احساس
مترادف و متضاد
emotion
feeling
تصاویر
کلمات نزدیک
sentient
sententious
sentenced
sentence
sent
sentimental
sentimentality
sentimentally
sentinel
sentry
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان