خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زن نظامی
[اسم]
servicewoman
قابل شمارش
1
زن نظامی
عضو (ارتش، نیروی دریایی یا هوایی)
تصاویر
کلمات نزدیک
serviceman
serviceable
service station
service road
service provider
servicing
serviette
servile
servility
serving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان