خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (بهسرعت) بالا رفتن
2 . بهسرعت رشد کردن
3 . مواد مخدر (به خود) تزریق کردن
[فعل]
to shoot up
/ˈʃuːt ˈʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: shot up]
[گذشته: shot up]
[گذشته کامل: shot up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(بهسرعت) بالا رفتن
(بهسرعت) افزایش یافتن
1.Sales shot up by 9% last month.
1. فروشها ماه گذشته تا 9% بالا رفت.
2.Ticket prices shot up last year.
2. قیمت بلیتها پارسال افزایش یافت.
2
بهسرعت رشد کردن
سریع قد کشیدن
1.When she hit thirteen she shot up to 5 foot 9.
1. وقتی سیزده ساله شد، سریع قد کشید و 5.9 فوت شد.
3
مواد مخدر (به خود) تزریق کردن
informal
1.She went home and shot up alone in her room.
1. او به خانه رفت و تنها در اتاقش به خود موادمخدر تزریق کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shoot the breeze
shoot down
shoot
shoofly pie
shoo
shooting
shooting star
shop
shop assistant
shop at
کلمات نزدیک
shoot the bull
shoot from the hip
shoot down
shoot
shoo
shoot-out
shoot-’em-up
shooting
shooting gallery
shooting season
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان