1.The store is open for late night shopping on Wednesdays.
1.
ین مغازه چهارشنبهها برای خرید دیروقت باز است.
to go (out) shopping
به خرید رفتن
1.
I was out shopping this afternoon.
1.
من بعدازظهر بیرون مشغول خرید کردن بودم.
2.
My daughter and I go shopping together.
2.
من و دخترم با هم به خرید میرویم.
to do the/one's shopping
خرید (خود را) انجام دادن
1.
We do our shopping on Saturdays.
1.
ما شنبهها خریدمان را انجام میدهیم.
2.
When shall I do the shopping?
2.
کی باید خرید انجام دهم؟
shopping list/basket/trolley
فهرست/سبد/کیف چرخدار خرید
کاربرد اسم shopping به معنای خرید
معادل فارسی اسم shopping "خرید" است. بهطورکلی به عمل رفتن به مغازه یا فروشگاه و خریدن کالایی از آنجا shopping یا خرید گفته میشود. مثال:
".My daughter and I go shopping together" (من و دخترم با هم به خرید میرویم.)
".The store is open for late night shopping on Wednesdays" (این مغازه چهارشنبهها برای خرید دیروقت باز است.)