خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میگو
[اسم]
shrimp
/ʃrɪmp/
قابل شمارش
1
میگو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میگو
1.Shrimps turn pink when cooked.
1. میگوها وقتی پخته می شوند صورتی رنگ می شوند.
2.The grilled shrimp is delicious!
2. میگوی سرخ شده خوشمزه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
shrill
shrike
shriek
shrewdness
shrewdly
shrimp cocktail
shrine
shrink
shrink from
shrink-wrapped
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان