خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در بستر بیماری افتادن
[عبارت]
sick in bed
/sɪk ɪn bɛd/
1
در بستر بیماری افتادن
بیمار شدن
1.Tom is sick in bed with flu.
1. "تام" به خاطر آنفولانزا در بستر بیماری افتاده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
sick bag
sick as a dog
sick and tired
sick
siccative
sick leave
sick pay
sick up
sickbay
sicken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان