خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عضله ای
[صفت]
sinewy
/ˈsɪnjuːi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sinewy]
[حالت عالی: most sinewy]
1
عضله ای
(هیکل) پر
مترادف و متضاد
wiry
1.The runner was tall and sinewy.
1. دونده بلند قد بود و هیکلی پر داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
sinew
sinecure
sine qua non
sine
sindhi
sinful
sing
sing along
sing off-key
sing the national anthem
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان