1 . سطحی
[صفت]

skin-deep

/skɪn-dip/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سطحی ظاهری، ظاهرسازی

  • 1.I believe that the speaker's interest in the environment is only skin-deep.
    1. من معتقدم که علاقه سخنگو به محیط زیست فقط سطحی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان