خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بردهداری
2 . بردگی
[اسم]
slavery
/ˈsleɪvəri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بردهداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بردگی
بردهداری
بندگی
1.They campaigned for the abolition of slavery.
1. آنها برای لغو بردهداری پویش راه انداختند.
2
بردگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسارت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
slaver
slaveholding
slave
slaughterer
slater
slaw
slay
slaying
sled
sledding
کلمات نزدیک
slaveholder
slave trade
slave dealer
slave
slav
slavish
slavishly
slay
sleaze
sleazy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان