خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریزه (اندام)
2 . ناچیز
[صفت]
slight
/slaɪt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: slighter]
[حالت عالی: slightest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ریزه (اندام)
ریز، ظریف و لاغر
1.He was of slight build.
1. او هیکل ریزی داشت.
2.She was smaller and slighter than I had imagined.
2. او کوچکتر و ریزهتر از آنی بود که تصور کرده بودم.
a slight woman
یک زن ریزه
2
ناچیز
کوچک، کم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جزئی
خفیف
کم
1.We're having a slight problem with our computer system.
1. ما مشکل کوچکی با سیستم رایانهایمان داریم.
a slight improvement
بهبود ناچیز
تصاویر
کلمات نزدیک
sliding scale
sliding
slider
slide show
slide projector
slightly
slim
slime
slimmer
slimming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان