خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم شلخته
[اسم]
slob
/slɑːb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم شلخته
آدم تنبل و کثیف
1.My brother's such a slob - He never cleans his room.
1. برادرم خیلی آدم شلختهای است - او هیچوقت اتاقش را تمیز نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sliver
slither
slit
slipway
slipshod
slob around
slob out
slobber
sloe
slog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان