خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بریدن (با قیچی)
[فعل]
to snip
/snɪp/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: snipped]
[گذشته: snipped]
[گذشته کامل: snipped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بریدن (با قیچی)
1.She snipped at the loose threads hanging down.
1. او نخهای شل را که آویزان بودند بُرید.
2.Snip a tiny hole in the paper.
2. سوراخی کوچک روی کاغذ با قیچی ببُرید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
snigger
snifter
sniff
snicker
sneezing
snipe
sniper
snoek
snog
snood
کلمات نزدیک
snigger
sniffle
sniffer dog
sniff
snide
snipe
sniper
sniper fire
snippet
snivel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان